بررسی آخرین تحولات حوزه انگیزش در سال های اخیر در ایران
بررسی پژوهش های حوزه انگیزش با توجه به مولفه های آن کاری است بس دشوار چرا که تعدد حوزه های جانبی و همچنین کثرت متغیر ها در این زمینه باعث نوعی سر در گمی میشود. در این بین نکاتی چند به چشم میخورد که ذکر آنها خالی از لطف نیست . نخست اینکه در پژوهش های داخل کشور بیشترین تکیه بر پژوهش های کمی بوده و پژوهشگران در صدد بررسی روابط متغیر ها با یکدیگر و یا نقش پیش بینی کنندگی آنها می باشند . دیگر اینکه پژوهش هایی که کار مداخله ای انجام شده باشد بسیار اندک است . همچنین در پژوهش های توصیفی اندک موجود نیز متغیر هایی مورد بررسی قرار گرفته اند که شاید به نظر بنده خیلی کاربردی نیستند . در اینجا سعی شده است تا پژوهش های سالهای اخیر در کشورمان (۱۳۹۳-۱۳۹۰) مورد بررس قرار گیرد.
پژوهش های مربوط به انگیزش تحصیلی
بررسی مقالات و پایان نامه های اخیر در کشورمان در سال های اخیر و بخصوص در سال های ۹۱ و ۹۲ نشان میدهد که بیشتر پژوهش هایی که در حوزه انگیزش تحصیلی انجام شده اند تاکیدشان بر رابطه انگیزش تحصیلی با مسایل دیگر مرتبط با آموزش می باشد مثل مهارت های رایانه ای ، سبک های یادگیری ، روش های تدریس معلم ، تاب آوری تحصیلی ، خود پنداره و.. .
همچنین در اندک پژوهش هایی از نوع مداخله ای هم میتوان راهکار هایی جهت افزایش انگیزش در دانش آموزان و معلمان را مشاهده کرد که در این بین نقش تغییر روش های تدریس و نقش های میانجی گری انگیزش تحصیلی بر برخی سازه ها نیز مورد توجه بیشتر قرار گرفته است. همچنین در برخی پژوهش ها نیز به بررسی علل و عوامل کاهش انگیزش تحصیلی پرداخته شده است که البته با توجه به اهمیت این موضوع میتوان گفت که این نوع پژوهش ها در این زمینه بسیار اندک میباشد.
نتایج آموزشی و مورد استفاده بیشتر این پژوهش های حاکی از موارد ذیل میباشد :
۱-نحوه ارزشیابی در انگیزش دانش آموزان موثر است
۲- بین ویژگی های شخصیتی و انگیزش و سبک های یادگیری دانش آموزان رابطه وجود دارد
۳- شیوه های متخلف تدریس میتواند به نحوه متفاوتی انگیزش دانش آموزان را کاهش یا افزایش دهد
۴- انگیزش نقشی میانجی در خود کارآمدی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دارد
۵- حمایت اجتماعی و خود پنداره توانایی پیش بینی انگیزش تحصیلی دانش آموزان را دارند
۶- استفاده از چند رسانه ای ها نقش قابل توجهی در افزایش انگیزش دانش آموزان دارد
۷- بین جنسیت و انگیزش رابطه خاصی وجود ندارد.
پژوهش های مربوط به خود کار آمدی
بررسی پژوهش های مرتبط با حوزه خود کار آمدی نشان میدهد که بیشتر پژوهش های انجام شده با هدف بررس عوامل موثر بر خود کار آمدی و نیز بررسی عوامل موثر بر افزایش خود کار آمدی انجام شده است.نتایج بیشتر این پژوهش ها نشان میدهد که شادکامی ، خوش بینی ، آموزش مهارت های زندگی ، آموزش راهبرد های خود تنظیمی ، و… در افزایش خود کارآمدی نقش مهمی دارد. همچنین از این پژوهش ها چنین استنباط میشود که خود کارآمدی با عزت نفس ، تاب آوری ، باور های فرا شناختی ، سبک های آموزش افسردگی ، روش های آموزش و .. در ارتباط است. بیشتر پژوهش های این بخش از نوع همبستگی بوده و پژوهش در زمینه مداخلاتی برای افزایش خودکارآمدی مورد نیاز است.
در ذیل به برخی نتایج مهم و آموزشی این پژوهش ها اشاره میشود :
۱- بین خود کارآمدی و عملکرد رابطه مستقیم وجود دارد
۲- بین شادکامی و خودکارآمدی نیز رابطه موجود دارد که خودکارآمدی حاصل از شادکامی میتواند بر پیشرفت تحصیلی نیز اثرگذار باشد
۳- محیط آموزشی میتواند بر خودکارآمدی افراد موثر باشد
۴- خود کارآمدی ،عاطفه مثبت و هوش معنوی را میتوان جزو پیش بین های تاب آوری تلقی نمود
۵- عوامل شخصیتی با خود کارآمدی افراد رابطه دارند
۶- بین باورهای فراشناختی، خودکارآمدی، خوشبینی با اضطراب امتحان رابطه وجود دارد
۷- سبک های آموزش (مداخله ای،تعاملی،غیر مداخله ای) برمیزان خود کارآمدی دانش آموزان موثر است
۸- همچنین بین سبک های فرزند پروری ؛ روش های آموزش و راهبرد های یادگیری هرکدام با خودکارآمدی نیز رابطه وجود دارد.
پژوهش های مربوط به خود تعیین گری
پژوهش های انجام شده در زمینه خود تعیین گری با توجه به نو و تازه بودن این موضوع در ایران نسبت به سایر موضوعات انگیزشی به نسبت کمتری انجام شده است و با بررسی این پژوهش ها میتوان به این مهم دست یافت که اکثر پژوهش ها در این زمینه تاکیدشان بر روی نقش های واسطه ای خود تعیین گری بین سازه های روانی می باشد که در این بین نقش واسطه ای نیاز های اساسی و نیاز های روانی بین سازه های مختلف بیشتر به چشم می آید.همچنین با توجه به رابطه بین خود تنظیمی و خودتعیین گری مشاهده میشود که پژوهش ها در زمینه خودتنظیمی به نسبت بیشتر از خودتعیین گری می باشد.
در برخی تحقیقات نیز رابطه ی بین سازه های مختلف، با توجه به نظریه خود تعیین گری بررسی شده است. لذا با توجه به تحقیقات بررسی شده در زمینه خودتعیین گری با توجه به جدید بودن این نظریه تحقیقات کاربردی در زمینه کاربرد این نظزیه در آموزش و ایجاد انگیزش در محیط تعلیم و تربیت بسیار اندک میباشد و تحقیقات آینده را می توان بر این اساس بنا نمود.
نتایج مهم و تربیتی آموزشی که از تحقیقات بررسی شده بدست می آید به شرح ذیل است :
۱- نیاز های روانی اساسی بر اساس نظریه خود تعیین گری در رابطه عزت نفس و سبک های فرزند پروری نقش واسطه ای دارند.
۲- مدل های آموزشی و همچنین محیط نیز بر خود تعیین گری افراد موثر است .
پژوهش های مربوط به خود تنظیمی
بررسی پژوهش های مرتبط با خود تنظیمی نشان می دهد آموزش خود تنظیمی نقش عمده ی در تحقیقات سالهای اخیر را به خود اختصاص داده است. همچنین می توان به مواردی از قبیل رابطه خود تنظیمی با دیگر سازه ها ، مثل کمال گرایی ، روش های تدریس ، خود کارآمدی ، خود تعیین گری ، سبک های شخصیت ، فرسودگی شغلی و تحصیلی ، و… اشاره نمود اما بیشتر تحقیقات انجام شده در زمینه آموزش مهارت ها در جهت افزایش خود تنظیمی افراد مختلف و در گروه های متفاوت انجام شده است.در این بین نباید از برخی تحقیقات انجام شده در زمینه نقش واسطه ای خود تنظیمی بین دو یا چند عامل دیگر نیز چشم پوشید .برخی تحقیقات نیز تکیه بر پیش بینی خود تنظیمی افراد از طریق بررسی سازه هایی چون سبک های دلبستگی و یا سبک های فرزند پروری داشته اند اما در زمینه بررسی های علیتی در این زمینه تحقیقات اندکی وجود دارد.
برخی نتایجی که این پژوهش ها بدست آورده اند به شرح زیر است :
۱- آموزش خودتنظیمی بر حل مسئله کودکان موثر است
۲- انواع روش های مختلف تدریس می توانند بر خودتنظیمی دانش آموزان اثرگذار باشند
۳- خودتنظیمی افراد را می توان بر اساس ویژگی های شخصیتی آنان پیش بینی نمود
۴- آموزش های گروهی و همدلانه می تواند بر خودتنظیمی افراد بخصوص افراد دارای اختلال ADHDموثر باشد
۵- بین خودتنظیمی و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود دارد
۶- سبک های دلبستگی و کمال گرایی در پیش بینی خودتنظیمی موثر است
همچنین پژوهش ها نشان می دهند بین خودتنظیمی عاطفی ومهارتهای مطالعه باعملکرد تحصیلی ؛ خودتنظیمی و خلاقیت ؛ خود تنظیمی و خود کارآیی ؛ خودتنظیمی و انگیزش پیشرفت یادگیری ؛ تاثیر آموزش خودتنظیمی هیجانی و مهارت های حافظه بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان نیز رابطه وجود دارد
پژوهش های مربوط به اسناد های علی
بررسی های انجام شده در تحقیقات سال های اخیر نشان میدهد که بیشتر پژوهش ها در داخل کشور قبل از سال ۸۸ بوده و در چند سال اخیر پژوهش های زیادی انجام نشده اما در بین پژوهش های سالهای اخیر در کشور ما میتوان به بررسی رابطه سبک های اسنادی با سازه های مختلف ، آموزش سبک های اسنادی ، روش های تغییر سبک های اسنادی ، رابطه ها و نقش های میانجی گری اسناد ها و همچنین به بررسی تاثیر انواع روش های درمانی باتوجه به سبک های اسنادی و همچنین انواع روش های مختلف در جهت تغییر اسناد های علی افراد اشاره کرد.
نتایج این پژوهش ها اغلب به موارد ذیل اشاره دارد :
۱- بین راهبرد های یادگیری و شیوه های اسناد رابطه وجود داردو این رابطه در دو جنس متفاوت نیست.
۲- سبک اسناد با عوامل زیادی مانند : راهبردخودنظارتی -ویژگیهای شخصیتی -سلامت روان -عملکردتحصیلی -تفکر غیر منطقی- شیوه های فرزند پروری – عزت نفس – استرس تحصیلی و سهل انگاری تحصیلی – مهارت ابراز وجود – شادکامی – میزان افسردگی – احساس رضایتمندی از زندگی ارتباط دارد
۳- آموزش سبک های اسنادی میتواند در جلوگیری از افسردگی موثر باشد
۴- بین سبک های اسنادی افراد در شرایط مختلف با ویژگی های مختلف تفاوت هایی وجود دارد
پژوهش های مربوط به اهداف پیشرفت
بررسی پژوهش های انجام شده در طی سالهای اخیر در حوزه مرتبط با اهداف پیشرفت نشان میدهد اکثر پژوهش ها در رابطه با بررسی نقش اهداف پیشرفت در عملکرد تحصیلی افراد میباشد . همچنین پژوهش هایی در رابطه با پیش بینی اهداف پیشرفت با متغیر های مختلف نیز به چشم می خورد.در برخی پژوهش ها نیز اهداف پیشرفت نقشی میانجی گری در رابطه دو متغیر را بازی می کند . هرچند پژوهش های سالهای ۹۱ و ۹۰ بیشتر بر موضوع عملکرد تحصیلی متمرکز نبوده و موضوعاتی چون مسائل سازشی ، تعلل ورزی ، نگرش کمک طلبی ، و… مورد بررسی قرار گرفته است اما در سالهای ۹۲ و ۹۳ بیشتر پژوهش ها به بررسی نقش اهداف پیشرفت در پیش بینی عملکرد تحصیلی پرداخته است.به طور خلاصه میتوان گفت در سالهای قبل پژوهش های اندکی در این زمینه انجام شده است اما در سال های اخیر پژوهش در این زمینه گسترش یافته است
نتایج این تحقیقات به طور خلاصه به شرح ذیل است :
۱- اهداف پیشرفت پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی افراد است .
۲- اهداف پیشرفت از روی متغیر هایی چون خود کارآمدی قابل پیش بینی است.
نتیجه گیری
بررسی روند پژوهش ها نشان میدهد که کارهای پژوهشی از سالها قبل تا کنون بیشتر در خدمت نظریه ها بوده و بر پایه نظریه ها برنامه ریزی و اجرا می شوند. با توجه به تغییر روند نظری و همچنین پیدایش نظریه های جدید در زمینه انگیزش ، پژوهش ها نیز به سمت مسایل جدید در این زمینه سوق پیدا کرده اند. به عنوان مثال پژوهش های سالهای قبل در زمینه های مانند اسناد های علی و یا انگیزش درونی و یا انگیزش تحصیلی فراوان اند اما با گرایش نظری پردازی در سال های اخیر به سمت فرد ، روند پژوهش ها نیز به سمت متغیر های متمرکز بر فرد گرایش نشان میدهد . به عنوان مثال در سالهای اخیر با توجه به تاکید نظریه های روی ” خود” بیشتر پژوهش ها نیز متمرکز بر خود بوده است به طوری که خودکارآمدی ، خود تنظیمی ، خود تعیین گری ، اهداف پیشرفت (فردی) ، جهت گیری هدفی و نیز آینده و علاقه که موضوعاتی بیشتر فردی و متمرکز بر خود هستند در محور بیشتر پژوهش ها مشاهده می شود.