نگاهی به تئوری ذهن با تاثیر نظریه ولمن در مورد نظریه نظریه

تا ۲۵ سال قبل کمتر کسی در مورد تئوری ذهن مطلبی شنیده بود اما امروزه ۱٫۵میلیون مورد حداقل مطلب وجود دارد. تئوری ذهن تعریف های مختلفی شده است که به چند مورد اشاره می شود. تفسیر رفتار های دیگران ،توانمندی فرد در اسناد حالت های ذهنی خود به دیگران وقدرت انسان برای تصور حالت های ذهنی خود و دیگران(لزلی ،۱۹۸۸)درک تعامل اجتماعی به وسیله اسناد باور ها و هیجانات و امیال و قصد ها به خود و دیگران برا ی پیش بینی رفتار (استینگتون ،۲۰۰۰)ولمن : تئوری ذهن نظریه پایه و اساسی از شناخت اجتماعی در هر روز است.یعنی توانایی فرد در استفاده از حالتهای ذهنی برای پیش بینی رفتار خود و دیگران (دوهرتی، ۲۰۰۵).
تئوری ذهن خوب یا بد
استفاده از تئوری ذهن یا عدم استفاده از ان یا نقص آن آثار خوب و بدی دارد .برخی رفتار های پرخاشگرانه بر اثر تئوری ذهن است به عبارتی ذهن خوانی باعث قلدری اجتماعی می شود در این قلدری فرد با تاثیر وتسلط بر ارتباطات فرد بر آنها آسیب رساند.هیپی وفریت کودکان دارای مشکلات رفتاری از تئوری ذهن خود برای تقلب و دروغ گویی و تمسخر و قلدری استفاده می کنند . آثار مثبتی نیز بر مواردی مثل :درک رفتار اجتماعی(نقش ذهن خوانی در درک روابط روزانه همان روانشناسی عامیانه و مردمی است) ،درک زبان و ارتباطات بین فردی(مثلا پلیسی به دزدی می گوید :اسلحه ،بیندازش ،سارق با همین حرف حساب کار خود را می کند یاکنایه ها و استعاره ها همین روابط بین فردی است) ،تشخیص حرف راست از دروغ،همدردی،پذیرش همسالان در مدرسه،خوداگاهی(زمانی که کودک بین واقعیت و آنچه در ظاهر دیده می شود،تشخیص دهد که عقاید اولیه اش اشتباه است و به عبارتی به نقاط ضعف و قوت خود آگاهی دارد )و… دارد.از موارد مثبت دیگر در محیط آموزشی می توان به انگیزه ی سوال کردن، ارزیابی استدلال اعمال دیگران و تصمیم های آنها و ارائه توضیحات و دلایل رفتارهاو احساسات خودمان در اوایل دوره پیش دبستانی شروع می شود و در طول زندگی ادامه می یابد.
بنابراین با توجه به استفاده از آن تاثیرات مختلف در زندگی مردم دارد.
نقص تئوری ذهن
نقص این نظریه در بیشتر مشکلات روانی نقش دارد که به چند مورد اشاره می شود.
مثلا در مورد اضطراب تحقیقات نشان داده است که بین دانش آموزان دارای اختلال اضطراب و عادی از نظر تئوری ذهن تفاوت وجود دارد. و تئوری ذهن گروه عادی بیشتر از دانش آموزان دارای اختلال اضطراب است. (غفاری و، همکاران (۱۳۸۹) هانفلد و همکاران (۲۰۰۸) و جیسون موریسون ۲۰۱۰)رابطه معنی داری بین تئوری ذهن و اضطراب مربوط به دلبستگی مشاهده گردید.نظریه ذهن برای زندگی اجتماعی انسان بسیار حیاتی است و هر گونه نقص عملکردی یا ساختاری در مسیرهای عصبی این توانایی شناختی می تواند کارکرد اجتماعی افراد را به مخاطره بیندازد به نظر می رسد
نقص عملکرد در تکالیف تئوری ذهن پیش بینی کننده قوی مشکلات رفتاری از جمله اختلالات سلوک، و بیش فعالی است. به طور کلی تحقیقات مختلف نشان دهنده ی نقص تئوری ذهن در بیماران اسکیزوفرنیک هستند(برای مثال برونه ، ۲۰۰۵،هرولد و همکاران، ۲۰۰۲ ؛کورکوران ، مرسر و فریت ، ۱۹۹۵ ؛کاتینگ ، ۱۹۸۱ ؛کرامر ، ویگمن و انیل ، ۱۹۸۱؛کبه ،۱۹۸۹؛ واینر و همکاران، ۱۹۸۹ ؛پینگهام و همکاران ، ۲۰۰۳ ؛) .اتیسم وعقب مانده های ذهنی و…از موارد مهم نقص تئوری ذهن است که تحقیقات زیادی را به خود دیده است.
در رشد نظریه ذهن سه مرحله وجود دارد:
اولین مرحله در ۱۰ تا ۱۲ ماهگی شروع می شود، وقتی که کودکان مشغول بازییهای وانمودی می شوند به عنوان مثال از موز به جای تلفن استفاده می کنند.دومین مرحله معمولا در دو سالگی شروع می شود وقتی که کودکان از ادراکات و دانش دیداری شان آگاه می شوند (اتوود ۲۰۰۵). اتوود این مرحله را از طریق بازی پنهان کردن-جستجو کردن با یک شیئ توضیح می دهد، کودکان می فهمند که اگر چه آنها شیء را نمی بینند، اما هنوز آنجاست. به طورکلی کودکان در سه سالگی درمی یابد که افراد دیگر نمی داند آنها در حال تفکر به چه چیزی هستند.
در۴ تا ۵ سالگی، بچه ها معمولا به مرحله سوم نظریه ذهن می رسند. توانایی درک افکار ،خواسته ها وهیجانات افراد دیگر که به توضیح رفتار و منظورشان کمک می کند در این مرحله اتفاق می افتد. در این مرحله کودکان به باور غلط می رسند.
مواردی از مهمترین حالات ذهنی پیش بینی کننده ی رفتار
باور: Desireمشخص کننده ی پیش بینی های افراد:امیال افراد دربرگیرنده پیامدها و حالتهای خواسته شده و دوری جستن از پیامدها و حالتهای منفی است. به عنوان مثال امیدواری، ترس، آرزو، نفرت و عشق نمونه هایی از امیال می باشند.میل مشخص کننده ی اهداف فرد .
وانمودPretend مربوط به نحوه ی عمل :مردم همیشه آنگونه که هستند، عمل نمی کنند. از نظر پیاژه، وقوع بازی وانمودی در سنین یک تا شش سال رخ می دهد، در ابتدا کودکان، عامل فعال در وانمودسازی هستند و با اشیای دیگر(اغلب عروسک) به عنوان همبازی منفعل رفتار می کند. مطالعات لزلی نشان داد که مفهوم وانمود سازی بین ۱۸ ماهگی تا دوسالگی به دست می آید.
باور غلط False belief: باورها شیوه ای را جهان می باشد یا دست کم می خواهیم باشد منعکس می کنند. بنابراین اگر ما بفهمیم باورمان اشتباه است، سعی خواهیم کرد آن را مطابق با حقیقت اشیای خارجی تغییر دهیم. بطور کلی پذیرفته شده است که کودک برای بدست آوردن مفهوم باور باید درک کند که آنچه دیگری باور دارد می تواند نادرست باشد.
نظریه های متعددی جهت تبیین رشد عملکرد کودکان در تکالیف باور غلط پیشنهاد شده است. در این ارتباط؛ سه رویکرد نظری عمده وجود دارند که تلاش دارند ماهیت و تحول نظریه ذهن را توضیح دهند. این رویکردها عبارتند از نظریه نظریه؛ پیمانه ای و شبیه سازی. گرچه این رویکردها در مولفه های اصلی نظریه ذهن توافق نظر دارند؛ اما درباره زمان و چگونگی کسب این مولفه ها توسط کودکان؛ اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه، پژوهش ها عمدتاً نشان می دهند که معمولاً کودکان چهار ساله به تکالیف باور غلط، پاسخ صحیح می دهند در حالی که کودکان سه ساله در پاسخگویی مشکل دارند. یکی از تفاوت های عمده میان رویکردهای نظریه نظریه، پیمانه ای و شبیه سازی، چگونگی تبیینی است که هر کدام در توضیح دشواری سه ساله ها در پاسخگویی به تکالیف باور غلط ارائه می دهند.
مبانی نظری و پژوهشی رویکرد نظریه نظریه
رشد شناختی یعنی رشد نظریه ها است.شناخت برابر تئوری است وبزرگترین هدیه خدا به بشر نظریه پردازی است.
نظریه از جهتی با طرح واره ها متفاوتند :۱-هر نظریه از سازه ی انتزاعی تشکیل یافته است (وجود خارجی ندارد ،واقعی نیست ولی فرض می شود ،هر کس نظریه ی خود رادارد )۲- ارتباط : در هر نظریه بین مواد تشکیل دهنده ارتباط وجود دارد ۳-تبیینی است
لنز نظریه هر فرد با دیگری متفاوت است هر چه پیشرفته تر بهتر و کامل تر است. خلاصه نظریه نظریه معتقد است که ما تئوری ذهنی داریم و ان چیزی در این تئوری انجام می شود نظریه پردازی است.
منظور پژوهشگران نظریه نظریه از اصطلاح نظریه ذهن این است که کودک از نظریه اش درباره دنیای ذهنی که یک مجموعه از مفاهیم انتزاعی و به هم پیوسته از حالات ذهنی می باشد جهت توضیح و پیش بینی استفاده می کند. (امین یزدی ۱۳۹۱).
نظریه های ما در مواجهه با انبوهی از تجربه ایجاد وبازبینی می شوند.کودکان نظریه های ذاتی از جهان می سازند و بازبینی می کنند.نظریه نظریه به سه جنبه ی نظریه های ذاتی اشاره دارد :۱-ساختار ۲- عملکرد ۳دینامیک ساختار :بازنمایی های منسجم ۲ انتزاعی ۳ علی از جهان. هر کدام از نظریه ها ساختار سلسله مراتبی دارند .عملکرد یعنی عملکرد شناختی متفاوت دارند:پیش بینی طیف گسترده از وقایع و رویدادهای اینده .داینامیک:برخلاف پیمانه ها، در سایه ی شواهد جدید تغییر می کنند تغییر فرضیه ها تغییر نظریه ها را دارد.
چه شواهد جدید از این رویکرد نظریه نظریه حمایت می کند؟
۱:مدل های احتمال گرا و یادگیری منطقی دو مدلی برای حمایت از رویکرد نظریه نظریه است.مدل احتمال گرا در هوش مصنوعی به وجود امد (آکسفورد و چارتر( ۲۰۰۷) این مدل ویژ گی هایی دارد که برای نظریه نظریه مناسب است (ولمن وهمکاران ۲۰۱۲)۱-توصیف مدل های سازمان یافته در باره ی عملکرد جهان ۲توصیف دقیق بین روابط احتمال گرا و الگو های شواهد .این مدل با فرمول بایسن کمک می کند:فرمول بایس:P(H/E)αp(E/H)P(H) در این فرمول
Hساختار فرض شده Eشواهد
P(H)احتمال فرضیه است قبل از اینکه به شواهد نگاه کنید
P(E/H)احتمال این است که اگر فرضیه درست باشد چقدر ممکن است شما شواهد مشاهده شده راببینید
دو مین شاهد فرضیه های علی هستند .فرضیه های علی هم در زندگی علمی وهم در زندگی عادی مهم هستند و در نظریه نظریه ،نظریه هایی که نمایش های منسجم و انتزاعی از روابط علی دارند کاربرد دارند(ولمن و گلمن ،۱۹۹۸).این فرضیه با استفاده از علوم کامپیوتر و فلسفه گسترش یافتند.
شبکه های بایس علی :با توجه به ساختار علی خاص تنها بعضی الگو ها ی بین متغیر ها مشاهده می شود .مثلا فرض کنید بیشتر مواقعی که من (ولمن ۲۰۱۲)به کنفرانس های بزرگ می روم و بعد از ان به مهمانی می رفتم و نوشیدنی می نوشم نمی توانم بخوابم .مهمانی رفتن من و بی خوابی با هم تغییر می کنند و نوشیدنی و بی خوابی من باهم تغییر می کنند . فرض علی در اینجا این است که من نوشیدنی بنوشم تا بیدار بمانم و این مرا بیدار نگه دارد که یک زنجیره ی علی است.بنابراین مهمانی رفتن علت نوشیدن و علت بی خوابی است یا مهمانی رفتن رابطه ی علی نوشیدن و خوابیدن باشد . همین مثال الگوهای متفاوتی را شکل می دهد. به طور خلاصه شبکه های بایس علی شبکه هایی هستند که برای ساختار علی در جهان (رابطه ی یک متغیر با متغیر دیگر )استفاده می شوند.هرمتغیر ی را به حاشیه های مربوطه ارتباط دهند و ما با توجه به این رابطه ها فرضیه سازی می کنیم وبا هم با تحلیل های آماری و هم با مداخلات ازمایشی استنباط می شوند.
رویکرد پیمانه ای
این رویکرد با مطالعات روی اتیسم ها و اسکیزوفرنی ها در نظریه ی ذهن اثبات شده است . در بیماران اسکیزوفرنیک تصویر برداری از مغز داخل پیمانه و حاشیه های آنها را در مقایسه با افراد عادی در هم گسیخته تر و ناقص تر نشان می دهد برای فهمیدن موضوع پیمانه ای باید ساختار مغزی اسکیزوفرنی ها و اتیسم ها را مطالعه کرد. مورد دیگر دال بر رویکرد پیمانه ای رشد تحولی پیمانه ها در تمام فرهنگ ها طبق یک جدول تحولی است. فرایند های ذهن از هیچ نظریه ای نشات نمی گیرند بلکه از محاسبات پیمانه ذاتا ذهنی شکل می گیرند.ارزیابی کاملا مرکزی برای یک شناخت (نه فقط شناخت اجتماعی )(ولمن ،۲۰۱۲)پیمانه چیست؟فودور (۱۹۸۳)نمایش دورن دادهای ادراکی مثل نمایش های سه بعدی از طرح های فضایی که سیستم بینایی ایجاد می کند.پیمانه ها فقط اطلاعات خاص پردازش می کنند و این پیمانه ها های ادراکی ذاتی هستند این پیمانه ها ساختار مغزی دارند .
بنابراین پیمانه مجموعه ای محدود شده از اطلاعات در حال پردازش هستند که هم به صورت هم یک طرفه وهم دوطرفه اطلا عات را فیلتر می کند یعنی برخی اطلاعات داخل پیمانه در خارج از پیمانه قابل دسترس نیستند (‘interlevels’ of processingکه سطوح درونی پردازش می نامند) یا اطلاعات بیرون پیمانه قابل دسترس نیست.بنابراین پیمانه ها مثل یک سیستم کامپیوتری عمل می کنند که بازنمایی هایی را به عنوان درون داد و بازنمایی هایی را به عنوان برون داد تولید می کنند. پیمانه ها اطلاعاتی را که از محیط دریافت می کنند پردازش می کنند و و در درک ذهنی دیگران به عنوان برون داد عمل می کنند.
در مورد پیمانه ها اخیراًمشخص شده است که دردرون پیمانه ها ی ما پیمانه های دیگری داریم .ساختمان مغز ساختمان پیمانه ای و سسله مراتبی از موضوعات معین با درجه ای مشخص است بزرگترین پیمانه ها همان ۴لوب مغز هستند.
رویکردهای پیمانه‌ای و شبیه‌سازی، رشد ToM را بیشتر پیوسته می‌دانند.رویکرد پیمانه‌ای تغییر در عملکرد را ناشی از تغییراتی می‌داند که در میزان دسترسی به منابع پردازشی(محاسباتی )یا امکان پردازش تکالیف بین سه و چهار‌سالگی وجود دارد و نه تغییر مفهومی در درک کودکان از باور.
ادعاها در مرود نظریه پیمانه تغییر کرده :۱آیا پیمانه فقط محدود به فرایند های ادراکی است یا برفرایند های شناخت مرکزی نیز تاثیر می گذارد ؟
۲:پیمانه ذاتی است یا ساختگی ؟ لسلی ،۲۰۰۱: پیمانه نظریه ذهن مرکزی است نه ادراکی و به صورت اجباری و اتوماتیک در فرم های معین درونداد روی می دهد.
ویژگی های پیمانه
مهمترین ویژگی پیمانه ماهیت اختصاصی حیطه –اختصاصی رویکرد پیمانه ای است.پیمانه ها تنها برای یک نوع خاصی از درون دادها عمل می کنند نظام های خاص برای وظایف خاص دارند.فرایند های پیمانه ای کاملا تحت کنترل داوطلبانه فرد نیست وپیمانه ها معمولا سریع هستند شاید به این علت که در بسته اطلاعاتی هستند .اساس رویکرد پیمانه‌ای، ذهن متشکل از “سیستم‌هایی جداگانه (مثل استعداد زبانی، سیستم دیداری، پیمانه بازشناسی چهره) می‌باشد که هر کدام از سیستم‌هایش، دارای ویژگی‌ مخصوص بخود می‌باشدپیمانه بعنوان یک سیستم محاسباتی در نظر گرفته می‌شود که مجهز به یک “پردازشگر بازنمایی ” است.
یعنی پیمانه‌ها، حیطه- اختصاصی، سریع، ناخودآگاه و اجباری‌ اند و جریان محاسبات در پیمانه، از عمق کمی برخوردار است.
Vstm(very simple tom) :هر نوزادی با یک پیمانه ی خیلی ساده به دنیا می اید که برای در ک حالت های دیگران استفاده می کنند.ازمنظر رویکرد پیمانه ای فردی گسترش ادراکات کودک بستگی به پیمانه نظریه ذهن تخصصی (tomm)دارد.(لسلی ،۲۰۰۱)Tommطبق این دیگاه پیمانه می تواند در ابتدای تحول مختل شده باشد یا سالم.اگر کسی پیمانه سالم داشته باشد طبق الگو های تحولی وجدول رشدی استاندارد به ادراک ذهنی برسند. افراد بگونه‌ای رفتار می‌کنند که به برآورده‌ ساختن تمایلاتشان می‌انجامد مشروط به اینکه باورهایشان حالی‌که حالت‌های ذهنی نه دیده می‌شوند، نه شنیده و یا حس می‌شوند و در واقع درست باشد.موضوع مهم از دیدگاه پیمانه‌ای این است که چگونه مغز کودک خردسال قادر به توجه به حالت‌های ذهنی است که کاملاً انتزاعی می‌باشند.
شبیه سازی
استلال عادی درباره افراد و ذهن با استفاده از تجربه های دست اول خاص خودمان به وجود می اید (ولمن،۱۹۹۸ وگلدمن ،۱۹۹۲) هریس ۱۹۹۱ و گوردون ۱۹۹۶ با پیشنهاد نظریه شبیه سازی تلاش کردند تا چگونگی درک کودکان از حالات ذهنی دیگران و نیز چگونگی تبیین و پیش بینی رفتار را توضیح دهند.
عموماً رویکردهای شبیه‌سازی در داخل رویکردی فلسفی به ماهیت دانش قرار می‌گیرند که در آن اعتقاد بر این است که دانش روانشناختیِ اول شخص و درونگرا از ویژگی‌های خاصی برخوردار است. بر اساس این دیدگاه، دانش روانشناختی، مستقیم و بلاواسطه است و نه نتیجه استنباط یا ساختن بر خلاف رویکرد نظریه- نظریه، در نظریه شبیه‌سازی اعتقاد بر این است که کودکان نیازی به رشد نظریه درباره ارتباط حالات ذهنی و رفتار ندارند. در این رویکرد، اعتقاد بر این است که اشخاص بطور شهودی و درونی از حالات ذهنی خویش آگاهی دارند و نیازی به هیچگونه استنباط، سازه‌های مفهومی و یا نظریه‌پردازی جهت درک حالات ذهنی خویش ندارند کیفیت شبیهسازی بستگی به توانایی کودک در دو گام متوالی ذیل دارد:
۱٫ داشتن تصوری از تمایل یا باوری خاص
۲٫ تصور اینکه اگر فردی آن تمایلات و باورها را داشته باشد چه اعمال، افکار یا هیجاناتی ممکن است داشته باشد
پیامدهای عملی رویکرد شبیه‌سازی چنین انتظار می‌رود که درک کودکان از ذهن خودشان (باورها، تمایلات و غیره) مقدم بر درک ذهن دیگران باشد.
نظریه شبیه‌سازی پیشنهاد می‌کند که تحولاتی که در درک کودک از دیگران به ‌وقوع می‌پیوندد، می‌بایست در ارتباط با تحولاتی در نظر گرفته شود که در توانایی شبیه‌سازی رخ می‌دهد. رویکرد شبیه‌سازی معتقد است که دشواری کودکان سه‌ساله در آزمون‌های باور کاذب، بخاطر کمبود مفهومی در بازنمایی حالات ذهنی‌ای مثل تمایل و باور نیست بلکه بخاطر مشکلاتی است که در شبیه‌سازی ذهنی دیگران وجود دارد، به تعبیری دیگر، دشواری سه‌ساله‌ها د رتکالیف باور کاذب نه یک کمبود مفهومی، بلکه محدودیتی عملکردی است.
نظریه ذهن به عنوان رویکردی نسبتا نو در روانشناسی تحولی تحقیقات مختلفی را می طلبد که باید به آن به صورت خاص پرداخته شود . مثلا می توان در این نظریه به تلاش های هنری ولمن و لسلی که به صورت تخصصی روی مؤلفه های آن کار کرده اند اشاره کرد . که من به کار های ولمن در این مجال بیشتر پرداختم و انشالله در کار های بعدی به نظریات این دو بیشتر توجه خواهد شد.

mahdiarkhodi

افتخارم این است که یک معلم هستم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × دو =